بعد از این یک ماه هر چه شد دگر پای خودت
من برای بنده بودن دست و پایم را زدم
خواه می خواهی ببخش و خواه می خواهی نبخش
من که هر شب آمدم اینجا صدایم را زدم
دست خالی،کیسه خالی، گردن کج بارها
بر در میخانه ات دست گدایم را زدم
کاشکی باور کنی مردانه توبه کرده ام
کاشکی باور کنی قید خطایم را زدم
زود آمد ضامنم شد زود بخشیدی مرا
تا در صحن علی موسی رضایم را زدم
آخر ماهی خیالم را تو راحت بگو
پای تقدیر تو امضای عطایم را زدم
دست بالا بردم و با بردن نام "حسین"
مهر بالا رفتن دست دعایم را زدم
ماه مهمانی که طی شد کی "محرم" می رسد...
کی ببینم خیمه ی ماه عزایم را زدم...
من که هر شب ناله ی "کرببلایم" را زدم...