به زودی به تماشای ماه خواهیم رفت

به زودی به تماشای ماه خواهیم رفت

دست نوشته های هیئتی
عکس نوشته های هیئتی
عکس و شعر های هیئتی
به تماشای ماه در شب تاریک خواهیم رفت
من ماه نیستم، به احساس تماشای ماه می نویسم

.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
.
.
آمدم با تو سحرها حرفهایم را زدم 
ناله های ربنایم را زدم 

بعد از این یک ماه هر چه شد دگر پای خودت 
من برای بنده بودن دست و پایم را زدم 


خواه می خواهی ببخش و خواه می خواهی نبخش 
من که هر شب آمدم اینجا صدایم را زدم 

دست خالی،کیسه خالی، گردن کج بارها 
بر در میخانه ات دست گدایم را زدم 

کاشکی باور کنی مردانه توبه کرده ام 
کاشکی باور کنی قید خطایم را زدم 

زود آمد ضامنم شد زود بخشیدی مرا 
تا در صحن علی موسی رضایم را زدم 

آخر ماهی خیالم را تو راحت بگو 
پای تقدیر تو امضای عطایم را زدم 

دست بالا بردم و با بردن نام "حسین" 
مهر بالا رفتن دست دعایم را زدم 

ماه مهمانی که طی شد کی "محرم" می رسد... 
کی ببینم خیمه ی ماه عزایم را زدم... 

التماست می کنم امسال راهیم کنی... 
من که هر شب ناله ی "کرببلایم" را زدم...  
  • ماه و تماشا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی