این شهر از حوری اگر چه ازدحام است وقتی که می بینم تو را کارم تمام است
آشوب افتاده به جان سینه ام باز چشمان تو مشغول نوعی از قیام است
هر چند اگر نازک شود یک تیغ کاریست ابروی بی آرایشت مانند دام است
کم صحبتی اما بیانت فوق العاده است حیف است نطق تو به حد یک سلام است
وقتی کنار چادری ها می خرامی دل شوره میگیرم که بانویم کدام است؟
با خواهری یک بار هم صحبت شدم من با آن برادر راه رفتن انتقام است؟
من بچه حزب اللهی ام باشد ولی خب عاشق شدن طبق کدام آیه حرام است؟
چون دوستت دارم قیامت با تو هستم این جمله میدانی روایت از امام است ؟
دنبال حرف دیگری می گردی انگار این حرفهایی که شنیدی بی ادامه است
حسین صیامی
عکس:چادرانه
آشوب افتاده به جان سینه ام باز چشمان تو مشغول نوعی از قیام است
هر چند اگر نازک شود یک تیغ کاریست ابروی بی آرایشت مانند دام است
کم صحبتی اما بیانت فوق العاده است حیف است نطق تو به حد یک سلام است
وقتی کنار چادری ها می خرامی دل شوره میگیرم که بانویم کدام است؟
با خواهری یک بار هم صحبت شدم من با آن برادر راه رفتن انتقام است؟
من بچه حزب اللهی ام باشد ولی خب عاشق شدن طبق کدام آیه حرام است؟
چون دوستت دارم قیامت با تو هستم این جمله میدانی روایت از امام است ؟
دنبال حرف دیگری می گردی انگار این حرفهایی که شنیدی بی ادامه است
حسین صیامی
عکس:چادرانه